وقتی مردهای خونه مریض میشن!
پیرو بیماری و تب شدید آریاجون، هم چنین اون خستگی و بیخوابی های 2-3 شب که کلا پوستم رو کنده بود، دوباره اوضاع خونه به هم ریخت... از دیشب رامین عزیز هم گرفتار بیماری های دَم عید شده و کلا رو فرم نیست. عطسه، سرفه، آبریزش بینی و چشم، کمی هم تب. من هم که طبق معمول در حال دویدن تو خونه، این روزا سرعتم زیادتر هم شده برای اینکه واسه دوتاشون کم نذارم. البته با داشتن دو تا بیمار بدغلق، بیشتر آریاجون، دیگه بـُریدم، کاملا خرد و خمیر شدم! هر چند که آریا جون در پی تدبیرهای اندیشمندانه دکترش و کمک های یه دوست خوب بهتر شده، اما هنوز کاملا خوبِ خوب نشده. خلاصه اینکه امیدوارم هر چه زودتر این دو نفر سر پا بشن...