همه چی آرومه!!
ایمنسازی خانه در طول بچهداری کاریست اجتنابناپذیر.
اما آنچه در طول دوران بچهداری اول و دوم (تا این لحظه) انجام دادیم؛ آیینهایست که گویا قرار است آیندهی پسران را در آن ببینیم
مشترکات ایمنسازی خانه؛ همان بستن در کابینتها و کشوها، چیدن صندلی اطراف بوفه و آیینه و شمعدان و جمع کردن میزهای شیشهای کوچک میباشد (که کل ایمنسازی در زمان کودکی پسربزرگه همین بود)
اما ایمنسازی این روزها (دو ماه اخیر) کاملاً چهرهی جدیدتری دارد علاوه بر مشترکات؛
پتوپیچ کردن ستونهای هال و پذیرایی، میز تلویزیون و رادیاتور
چسباندن پنبه به تمام گوشههای تیز (گوشهی قرنیز)
چیدن صندلی اطراف تلویزیون برای جلوگیری از سقوط احتمالی (که چندین بار تا پیش از ایمنسازی در شُرُف وقوع بوده)
جمع کردن روروئک که تا به حال پسرک دو بار خودش را با صورت نقش بر زمین کرده (پسربزرگه تا یک سالگی از روروئک استفاده کرد بدون کوچکترین خطری)
و فیکس کردن در اتاقها برای جلوگیری از خطرات احتمالی (چون یکی از بازیهای پسرک باز و بسته کردن درهای اتاقها میباشد)
و البته بیرون کشیدن پسرک از داخل حمام و زیر میز ناهارخوری و مراقب بودنش برای فتح نکردن تخت و مبل، کاریست که روزی 300بار انجام میشود
گویا این داستان ادامه دارد...
+ خدایا شکرت
+ برای جلوگیری از گازگرفتن پسرک هنوز راهی پیدا نکردهایم (تمام تن و جانمان کبود است)