شبکه ی پویا ...
امروز بعد از مدتها، تونستم واسه چند دقیقه ای تلویزیون رو از انحصار پسرک دربیارم.
آخه تلویزیون صرفا در اختیار پسرک و برنامه های مورد علاقه ی ایشون می باشد. از CDهای مخصوص خودش گرفته و کلیپ های عمو پورنگ و کارتون toy story که روی فلش هست و خونه ی ما مزینه به صدا و تصویر برنامه های مورد علاقه ی شازده.
همین طور که داشتم با بی حوصلگی کانال های تلویزیون رو عوض می کردم، رسیدم به شبکه ی پویا. شبکه ای که تو خونه ی ما هیچ جایگاهی نداره ...
یهو آریا، از دور مثل برق و باد پرید سمت تلویزیون و شیشه ش رو بوسید...
خیلی برام عجیب بود، اولین بار بود می دیدم آریاجون نسبت به یه برنامه این جور از خود بیخود میشه...
خلاصه راضی شدم به اینکه بازم تلویزیون در اختیار اون باشه...
تا رفتم به خودم تکونی بدم و دوربین رو بیارم، خیلی از صحنه ها که آریا داشت نسبت به او برنامه ابراز احساسات میکرد از دستم در رفت، اما بازم یه چیزایی رو تونستم ثبت کنم...
اسم اون برنامه رو نمیدونم چیه، هر چی که بود، آریا حسابی میخکوب شد