خداحافظی با پوشک - مرحله ی نهایی
تو این هفته، پسرک حسابی همت به خرج داد و باهام همکاری کرد...
تموم کارهایی رو که تو این 3-4 هفتهی اخیر انجام داده بودم، این هفته هم انجام دادم با این تفاوت که دیگه بهش نگفتم هر وقت جیش داری بهم بگو. (چون اصلا نمیگفت و خودم تو فواصل زمانی معین و با توجه به حجم مایعاتی که خورده بود، میبردمش حموم)
گفتم هر وقت جیش داشتی بگو: " مااامااان؛ مااامااان؛ جیش دارم " دوز هیجان ادای این جمله رو این قدر بالا بردم که نیم ساعت بعد در اوج ناباوری دیدم با همون لحن و همون هیجان این جمله رو بهم گفت.
و الان چند روزیه که پسرک با همین جمله هر بار صورتم رو لبخندی میکنه. هر چند گاهی شیطنت میکنه و به فاصلهی 10 دقیقه، سه بار میکشوندم تو حموم، اما بازم خوشحالم که بالاخره این کابوس تموم شد.
از روز اول که واسه جدا کردنش از پوشک اقدام کردم، شبا پوشکش کردم و جز دو سه مورد که بیشترش واسه مواقع بیماریش بود، تا صبح خشک بود...
فعلا روند پوشک بستن شب رو ادامه میدم تا جایی که واقعا مطمئن بشم که شب تو جاش بارون نمیاد.
+ در اسرع وقت؛ تو یه پست، تموم روند خداحافظی با پوشک و حواشی اون رو شرح میدم. شاید به درد کسی بخوره