من و آریا
پیرو بیشتر سرد شدن ناگهانی هوا و باریدن برف در ارتفاعات در این دو روز اخیر، پسرکم شال و کلاه کرده به ارتفاعات اعصابم رفته و سرسره بازی می کند همچین نازززززززز.
نمی دونم تو این دو روزه چه اتفاقی افتاده که پسرک وِل کنم نیست و بهانه می گیره اونم از نوع بنی اسراییلیشش.
دیگه منم با تموم ترفندا و دلقک بازیام واسه آروم کردن و سرگرم کردنش، کم آوردم.
در راستای تبدیل شدن ماشین لباسشویی بنده به کمد آریا جون، و اینکه پسرک علاقه خاصی به این غول بیابانی داره و وقت و بی وقت از من می خواد که اونو روشن کنم و کلا از اینکه وروجک هرگونه لباسی از جوراب بگیر تا کاپشن و ... را به محض دیدن داخل کمدش (ماشین لباسشویی بنده) می ذاره و به اصطلاح خودش با حرکات دست پودر می ریزه و 500 تا کلید را با هم فشار می ده و در آوردن صدای ماشین لباسشویی و چرخوندن دستش به نشانه گردش لگن ماشین، سبد آورده و لباسهای شسته را تخلیه می کنه و این فرایند روزی چندین بار در n نوبت انجام می شه. امروز در ادامه غرزدن های زیادش آماده شدیم و برای اولین بار بدون کالسکه راهی خیابان های اطراف شدیم و من تونستم یک ماشین لباسشویی اسباب بازی پیدا کنم و براش بخرم.
وقتی هم اومدیم خونه پسری یه نیم ساعتی کفش و کلاه اسکی را از تن در آورد و بی خیال نمک و فلفل و سُس (در رنگها و مدلهای مختلف) زدن به مخم شد و از خوردنش انصراف داد و با اسباب بازی جدیدش سرگرم شد.
نمی دونم این دو روز اخیر چ ِش شده که اینطوری شده. شکایتی از دردی هم نداره.
علما (مامانی و خاله مریم) اذعان دارند ناشی از سَر رفتگی حوصله طفلک ست.
آخه تو این سرما چی کار باید بکنم، نمی دونم.
در این مورد، منتظر دریافت نظرات و پیشنهادات شما مادران کاردُرُست می باشم.
با تشکر فراوان