آریــا جـونآریــا جـون، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه سن داره
پوریــا جونپوریــا جون، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

روزهای پسرانه

چتر خداوند !

1392/3/30 1:13
نویسنده : مامان
238 بازدید
اشتراک گذاری

 

امشب داشتیم از شهر کتاب بیرون می اومدیم، من تو یه دستم کیسه ی کتابایی که خریده بودم، بود و با دست دیگه م دست آریاجون رو گرفته بودم.

چند قدمی مونده بود به در خروجی برسیم، که آریاجون دستش رو از دستم آزاد کرد و به سرعت دوید سمت در.

در، که اتوماتیک بود، سریع باز شد و آریاجون پرید بیرون ...تعجب

همون لحظه تنها چیزی که یادم میاد این بود که یه موتور هم داشت با سرعت از اونجا رد می شد.

فقط تونستم جیغ بزنم و آریا رو سر جاش میخکوب کنم...

خدا رو شکر، تو یه فاصله ی بسیار کمی از موتور، آریاجون متوقف شد...

اما قلب من کف زمین بود...

دست و پام به طرز عجیبی می لرزیدن و تموم بدنم از استرس، خیس عرق شده بود...

از همون موقع قلبم داره با یه سرعت باورنکردنی خون پمپاژ می کنه، اصلا انگار داره منفجر می شه!

 

خدایا؛ تنها چیزی که می تونم بگم اینه که لطفت مستدام، ممنون که بهمون رحم کردی...

 


 

پی نوشت 1: آریاجون بچه ی بسیار محتاطیه. تو کوچه هم اگه از دور ببینه موتور یا ماشین داره میاد، سریع میاد و دستم رو می گیره. امشب فکرش رو هم نمی کرد با چنین صحنه ای مواجه بشه...

 

پی نوشت2: واقعا برای جامعه ی موتور سوار متاسفم که فرق بین پیاده رو و خیابون، رو هیچ وقت نمی تونن بفهمن...


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)